این پست ویژه ماه محرمه ان شالله تو پست های بعدی از شیطنت ها و کارهای خوشگلم مینویسم.
بخواب علیاصغرم. بخواب که راه درازی در پیش روی ماست.
میدانم که شدّت رنج و محنت این سرزمین، خواب را از چشمان کوچکت ربوده است.
پدرت حسین(علیهالسلام) میفرمایند: (( این جا غاضریه، نینوا و بهتر بگویم؛کربلاست. محلّ فروآوردن ما و سرزمین ریخته شدن خونهای ما.
این جاست که حرمت ما را میشکنند و مردان و کودکانمان را میکشند.))
این دشمن از نسل همانهایی است که در جنگ بدر و در مبارزهی با حجّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به جهنّم پیوستند. آن روز در مخالفت با رسول الله قد علم کردند و امروز در مخالفت با سبط او، حسین(علیهالسلام).
در مدّت این شش ماهی که در این دنیا زیستهای، سرود شهامت و شهادت را برایت زمزمه کردم و از شیرهی جانم که آمیخته با ولای حسین(علیهالسلام) بود، سیرابت نمودم.
برایت گفتم که حق و باطل با هم جمع نمیشوند.
گفتم که یا ولایت امام نار یا امام نور. ولی امان از این قوم که ولایت امام نور را رها کردند و به ولایت امام نار گردن نهادند.
نامههای دعوت کوفیان هنوز هم همراه ماست. امام زمانشان را به سوی خود میخوانند و از برای کشتنش شمشیر از غلاف برون میکشند.
اینان آن قومی را که(( از یک صبح تا شب، چهل پیامبر خدا را کشتند و فردای آن، به راحتی به بازارهایشان رفتند و مشغول سرگرمیهای دنیایشان شدند)) رو سفید کردند.
آنان یحیی(ع) کُشان امروزند در سال شصت و یک هجری.
فرعون وجودشان در برابر موسی زمان ایستاده است. نمرود وجودشان، در برابر خدا سینه سپر کرده و بانگ برآورده که ((اَنَا رَبُّکُمُ الاَعلی))
آنها را خواب دنیا فراگرفته و به چند روز زندگی دنیا دل خوش نمودند.
سورهی فجر را با هوای نفس میخوانند و از تأویل آن که حسین بن علی است، غافلند.
"دین لقلقهی زبانشان شده و موقع ابتلا، دین داران واقعی، چه قلیلاند!"
حسین(علیهالسلام) را که جامع همهی آیات الهی است، قرآن است و باطن دین و کشتی نجات آنها، به زر و سیم دنیا میفروشند.
اگر میخواهی تفسیر و عینیّت آیهی ((لا تَشتَرو بِآیاتی ثَمَناً قلیلاً و ایّای فَاتَّقون)) را ببینی، به آنها که روبروی آیت خدا، حسین(علیهالسلام) ایستادهاند، نگاه کن.
آری اینجا سرزمین ((کرب)) و ((بلا)) در سال شصت و یک هجری است.
سال موعود، زمین موعود و حادثه موعود.
اینجا انبیاء و اولیای الهی آمده اند« همهی آنها از آدم(علیهالسلام) تا نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد که سلام و درود خدا بر آنها باد، از این جا عبور کردند و بر مصیبت خاندان رسول خاتم محمّد مصطفی صلیاللهعلیهوآله» ناله کردند و گریستند.
گویا همین دیروز بود که پدربزرگ غریبت، علی(علیهالسلام) از صفین بازمیگشت و چون به این زمین تفتیده و مضطرب رسید، اشک پهنای صورتش را شست.
اصحاب دلیل را جویا شدند و فرمودند : «اینجاست که حسینم را میکشند در حالی که روزها آب را بر او و اهل بیت او بستهاند.»
خداوند میخواهد مردان و سربازان پدرت را در راهش، کشته ببیند و ما زنان و کودکان خیام را، اسیر.
خداوند میخواهد که همهی ما،سربازان حسین(علیهالسلام) شویم و مانند مادرمان فاطمه سلاماللهعلیها فداییان ولایت و در این میان قرار است که کوچکترین و اقیانوسترین سرباز حسین(علیهالسلام) تو باشی.
پاره جگر رباب،
کمتر تقلّا کن. زود است که تو را به دستان حسین بسپارم تا آخرین اتمام حجّت این قوم شوی و دلیل مظلومیت مولایمان حسین(علیهالسلام).
93.8.9 صبح اولین جمعه ماه محرم و حدیث 8 ماهه
حدیث گلی مامان و بابا هم تو همایش شیرخوارگان شرکت کرد.
مهدی خادم اذریان مداح اهل بیت در رثای شهادت طفل شیرخواره حضرت رباب(س) به ذکر مصیبت پرداختند و مادران در حالی که شیرخوارگان خود را در دستان بلند کرده بودند، همراه با آه و ناله، لبیک «یا صاحبالزمان» سر دادند و این چنین خطاب به مولا و مقتدایشان حضرت صاحب الامر(عج) گفتند: «یا صاحب الزمان، فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم، او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن».
نفس منم شبیه فرشته ها شده بود و اصلا تو مراسم اذیت نکرد کمی بازی کرد و در آخر مثل فرشته کوچولوها لالا.
خدایا به حق علی اصغر شش ماهه امام حسین مواظب دخترم باش
روز عاشورا
حدیث کوچولو سوار براسب نمادین امام حسین
حدیث بغل باباجون تو مراسم شبیه خوانی