روزهای اخر تابستان

سلام ما اومدیم با پست جدید

اول اینکه دختر گلم شش ماهش تموم شد 19 شهریور ماه به خاطر واکسنشم کمی حال نداشت ولی خدارو شکر به خیر گذشت.

قبل اونم روز میلاد امام رضا حدیث سفر زیارتی به قم داشت و خدارو شکر تو راه دختر خوبی بود و اذیت نمیکرد.

از پیشرفت های حدیث جون اینکه الان سینه خیز میره همه چیز و قشنگ دستش میگیره.

تازگی ها میگه ماما و بابا و اینکه من و باباش و کامل میشناسه و در ضمن عاشق تنها داییشه و بابا جونم که علاقه خاصی داره.دوتا خاله هاش و مامان نرگس و مامان جونشم با عموش به خوبی میشناسه ولی بغل بقیه احساس غریبی میکنه و اگه من نباشم گریه. 

حالا قسمت شیرین پستمون عکسها.....

تو عکس بالایی حدیث رفته زیارت سیدحمزه شهرخودمون تبریز

و اما قم ...

اینجا اماده شدیم بریم حرم

 و خواب اخرشب 

خوب بخوابی عزیزم و خوابهای خوب ببینی

زیارتت قبول

اینم بقیه عکسهای خوشگلم به دوستای عزیز

حدیث به همراه دخترعمه اش ایلین

 

حدیث تراکتوری

یاشاسین تراختور...

اینم حسام کوچولو نوه عموی مامان خدا حفظش کنه

دخترم همیشه شاد وسلامت باشی

اولین تابستان زندگی تو هم داره تموم میشه ارزوی بهترین ها رو واسه تو دختر گلم دارم


تاریخ : 26 شهریور 1393 - 03:51 | توسط : مامان حدیث | بازدید : 1045 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

روز دختر

 

 

  عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری

و به تمام خواسته های زندگیت برسی

  ای بهار آرزوی نسل فردا،دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم

چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم

دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم

کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم

با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم

  برای دختر گلم یه آسمون عشق میارم

برای ناز اون چشاش سخاوت هدیه میارم

میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت
میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت
میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید
میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید

دختران فرشتگانی هستند  از آسمان
برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان

دخترم با تو سخن می گویم
زندگی در نگهم گلزاریست
و تو با قامت چون نیلوفر ، شاخه ی پر گل این گلزاری
من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم
گل عفت ، گل صد رنگ امید
گل فردای بزرگ ، گل فردای سپید
چشم تو آینه ی روشن فردای من است
گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ
کس نگیرد ز گل مرده سراغ
دخترم با تو سخن می گویم
دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش
همه گل چین گل امروزند
همه هستی سوزند
کس به فردای گل باغ نمی اندیشد
آنکه گرد همه گل ها به هوس می چرخد
بلبل عاشق نیست
بلکه گلچین سیه کرداریست
که سراسیمه دود در پی گل های لطیف
تا یکی لحظه به چنگ آرد و ریزد بر خاک
دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک
تو گل شادابی ‏
به ره باد مرو !!!
غافل از باد مشو
ای گل صدپر من
همه گوهر شکنند
دیو کی ارزش گوهر داند ؟
دخترم گوهر من ، گوهرم دختر من
تو که تک گوهر دنیای منی
دل به لبخند حرامی مسپار ، دزد را دوست مخوان !
چشم امید به ابلیس مدار
ای گوهر تابنده بی مانند
خویش را خار مبین
آری ای دخترکم
ای سراپا الماس ، از حرامی بهراس …
قیمت خود مشکن
قدر خود را بشناس
قدر خود را بشناس


تاریخ : 06 شهریور 1393 - 04:04 | توسط : مامان حدیث | بازدید : 1508 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر